هو اله کل شیء
باذن الله
و من الله التوفیق
یا علی مددی
باذن الله
مطلبی را در مجله صهبا مطالعه کردم که به نظرم با توجه به برخی مسائل بد نیست مطالعه شود. مطمئن باشید مخاطب اول این نوشته ها اول شخص نویسنده می باشد. باشد که رستگار شویم!
پیامبر (صلی الله علیه و آله) در دوران ده ساله مدینه شالوده ریزی نظام اسلامی را بنا نهاد و یک نمونه از حاکمیت اسلام برای همه زمانها و دورانهای تاریخ انسان و همه مکانها را تشکیل دادند.
در این راه دشمنانی وجود دارد که در اینجا به پنجمین دشمن و مهمترین دشمن میپردازیم:
دشمن پنجم عبارت بود از دشمنی که در درون هر یک از افراد مسلمان و مؤمن وجود داشت. خطرناک تر از همه دشمن ها هم همین است. این دشمن در درون ما هم وجود دارد: تمایلات نفسانی، خودخواهی ها، میل به انحراف، میل به گمراهی و لغزش هایی که زمینه آن را خود انسان فراهم میکند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) با این دشمن هم سخت مبارزه کرد؛ منتها مبارزه با این دشمن، به وسیله شمشیر نیست؛ به وسیله تربیت و تزکیه و تعلیم و هشدار دادن است. لذا وقتی که مردم با آن همه زحمت از جنگ برگشتند، پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود شما از جهاد کوچکتر برگشتید، حالا مشغول جهاد بزرگتر شوید. عجب! یا رسول الله! جهاد بزرگ تر چیست؟ ما این جهاد با این عظمت و با این زحمت را انجام دادیم؛ مگر بزرگتر از این هم جهادی وجود دارد؟ فرمود بله، جهاد با نفس خودتان.
اگر قرآن می فرماید: (الذین فی قلوبهم مرض) اینها منافقین نیستند؛ البته عده ای از منافقین هم جزو (الذین فی قلوبهم مرض) اند. اما هر کسی که (الذین فی قلوبهم مرض) است - یعنی در دل ، بیماری دارد - جزو منافقین نیست؛ گاهی مومن است. اما در دلش مرض هست. این مرض یعنی چه؟ یعنی ضعفهای اخلاقی، شخصیتی‘هوسرانی و میل به خود خواهی های گوناگون ؛ که اگر جلویش را نگیری و خودت با آنها مبارزه نکنی، ایمان را از تو خواهد گرفت و تو را از درون پوک خواهد کرد. وقتی ایمان را از تو گرفت، دل تو بی ایمان و ظاهر تو با ایمان است؛ آن وقت اسم چنین کسی منافق است. اگر خدای نکرده دل من و شما از ایمان تهی شد، در حالی که ظاهرمان، ظاهر ایمانی است؛ پایبندی ها و دلبستگی های اعتقادی و ایمانی را از دست دادیم، اما زبان ما هم چنان همان حرفهای ایمانی را میزند که قبلا می زد؛ این می شود نفاق؛ این هم خطرناک است. قرآن می فرماید: (ثم کان عاقبه الذین اساوا السوای ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزؤن)؛ آن کسانی که کار بد کردند، بدترین نصیبشان خواهد شد. آن بدترین چیست؟ تکذیب آیات الهی. در جای دیگر می فرماید: آن کسانی که به این وظیفه بزرگ - انفاق در راه خدا - عمل نکردند، (فاعقبهم نفاقا فی قلوبهم الی یوم یلقونه بما اخلفوا الله ما وعدوه و بما کانوا یکذبون) چون با خدا خلف وعده کردند، در دلشان نفاق به وجود آمد. خطر بزرگ برای جامعه اسلامی این است؛ هر جا هم که شما در تاریخ می بینید جامعه اسلامی منحرف شده، از این جا منحرف شده است. ممکن است دشمن خارجی بیاید سرکوب کند، شکست دهد و تار و مار کند اما نمیتواند نابود کند. بالاخره ایمان خواهد ماند و در جایی سر بلند می کند و سبز می شود.اما آنجایی که این لشکر دشمن درونی به انسان حمله کرد و درون انسان را تهی و خالی نمود، راه منحرف خواهد شد. هر جا انحراف وجود دارد، منشاش این است. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با این دشمن هم مبارزه کرد.
بر گرفته از فرمایشات حضرت مقتدی (حفظه الله) (28/2/80) - مجله صهبا
در این راه دشمنانی وجود دارد که در اینجا به پنجمین دشمن و مهمترین دشمن میپردازیم:
دشمن پنجم عبارت بود از دشمنی که در درون هر یک از افراد مسلمان و مؤمن وجود داشت. خطرناک تر از همه دشمن ها هم همین است. این دشمن در درون ما هم وجود دارد: تمایلات نفسانی، خودخواهی ها، میل به انحراف، میل به گمراهی و لغزش هایی که زمینه آن را خود انسان فراهم میکند. پیامبر (صلی الله علیه و آله) با این دشمن هم سخت مبارزه کرد؛ منتها مبارزه با این دشمن، به وسیله شمشیر نیست؛ به وسیله تربیت و تزکیه و تعلیم و هشدار دادن است. لذا وقتی که مردم با آن همه زحمت از جنگ برگشتند، پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود شما از جهاد کوچکتر برگشتید، حالا مشغول جهاد بزرگتر شوید. عجب! یا رسول الله! جهاد بزرگ تر چیست؟ ما این جهاد با این عظمت و با این زحمت را انجام دادیم؛ مگر بزرگتر از این هم جهادی وجود دارد؟ فرمود بله، جهاد با نفس خودتان.
اگر قرآن می فرماید: (الذین فی قلوبهم مرض) اینها منافقین نیستند؛ البته عده ای از منافقین هم جزو (الذین فی قلوبهم مرض) اند. اما هر کسی که (الذین فی قلوبهم مرض) است - یعنی در دل ، بیماری دارد - جزو منافقین نیست؛ گاهی مومن است. اما در دلش مرض هست. این مرض یعنی چه؟ یعنی ضعفهای اخلاقی، شخصیتی‘هوسرانی و میل به خود خواهی های گوناگون ؛ که اگر جلویش را نگیری و خودت با آنها مبارزه نکنی، ایمان را از تو خواهد گرفت و تو را از درون پوک خواهد کرد. وقتی ایمان را از تو گرفت، دل تو بی ایمان و ظاهر تو با ایمان است؛ آن وقت اسم چنین کسی منافق است. اگر خدای نکرده دل من و شما از ایمان تهی شد، در حالی که ظاهرمان، ظاهر ایمانی است؛ پایبندی ها و دلبستگی های اعتقادی و ایمانی را از دست دادیم، اما زبان ما هم چنان همان حرفهای ایمانی را میزند که قبلا می زد؛ این می شود نفاق؛ این هم خطرناک است. قرآن می فرماید: (ثم کان عاقبه الذین اساوا السوای ان کذبوا بایات الله و کانوا بها یستهزؤن)؛ آن کسانی که کار بد کردند، بدترین نصیبشان خواهد شد. آن بدترین چیست؟ تکذیب آیات الهی. در جای دیگر می فرماید: آن کسانی که به این وظیفه بزرگ - انفاق در راه خدا - عمل نکردند، (فاعقبهم نفاقا فی قلوبهم الی یوم یلقونه بما اخلفوا الله ما وعدوه و بما کانوا یکذبون) چون با خدا خلف وعده کردند، در دلشان نفاق به وجود آمد. خطر بزرگ برای جامعه اسلامی این است؛ هر جا هم که شما در تاریخ می بینید جامعه اسلامی منحرف شده، از این جا منحرف شده است. ممکن است دشمن خارجی بیاید سرکوب کند، شکست دهد و تار و مار کند اما نمیتواند نابود کند. بالاخره ایمان خواهد ماند و در جایی سر بلند می کند و سبز می شود.اما آنجایی که این لشکر دشمن درونی به انسان حمله کرد و درون انسان را تهی و خالی نمود، راه منحرف خواهد شد. هر جا انحراف وجود دارد، منشاش این است. پیغمبر (صلی الله علیه و آله) با این دشمن هم مبارزه کرد.
بر گرفته از فرمایشات حضرت مقتدی (حفظه الله) (28/2/80) - مجله صهبا
***
و من الله التوفیق
یا علی مددی
نویسنده » حق جو » ساعت 4:53 عصر روز سه شنبه 89 مهر 6